ایلیاجونایلیاجون، تا این لحظه: 8 سال و 4 ماه و 10 روز سن داره

مهمون ناخونده

بازگشت از سفر

 سلام نی نی موچولوی من. ما از سفر برگشتیم البته خیلی دیرتر از اون چیزی که قرار بود یعنی چهارده روز طول کشید. خاله ها مرتب حال تو رو جویا میشدن و میترسیدن که مشکلی پیش بیاد اما خداروشکر بخوبی گذشت از بس که تو ماهی و اصلاً مامانی رو اذیت نکردی. هرجا چشمم به چیزی می افتاد دلم می خواست میدونستم دختری یا پسر که برات خرید کنم . مامان نرگس که همسفرمون بود همش پیشنهاد میداد که همون مشهد بریم سونوگرافی تا جنسیتت مشخص بشه تا بتونم برات لباس بخرم. خلاصه اینکه جات خالی بود جوجه قشنگم. ایشالا سفر بعدی توبغلی مامان میشی. حالا چندتا از عکسهای من و بابایی و خودت که جوجه چهارماهه منی واست اینجا میذارم ... اینم بگم که...
25 مرداد 1394

میخوایم بریم سفر

سلام عزیزکم... یه خبر واست دارم ؛در آستانه تولد مامانی و عزیزی شما ،یه سفر تابستونی در پیش داریم. خاله ها یه کم نگرانن که بخاطر تو بخوام مسافرت راه دور برم اما چون هنوز توی ماههای اول هستم و خداروشکر فعلاً هیچ مشکلی با بارداری ندارم  می تونم برم. قول میدم خیلی مراقبت باشم عزیز دلم.   ایشالا بعد از برگشتن فکر نکنم چیزی مونده باشه به وقت دکترم و اونموقع مشخص میشه که شما واسه النای من داداش میشی یا آبجی. دوستت دارم هزارتا... ...
6 مرداد 1394
1